حراج روزهای کودکی در بازار کتاب های کمک درسی

این روزها تجارت در بازار کتاب های کمک درسی و کمک آموزشی آن قدر داغ و پررونق است که حالا کاسبان فرهنگ، بازار مکاره خود را در مدارس ابتدایی و پیش از ابتدایی هم پهن کرده و سودهای چند هزار میلیاردی را روانه حساب باندهای مافیایی این بازار می کنند.

به گزارش ایسنا، قدس نوشت: شرکت های تولیدکننده کتاب های کمک آموزشی، مانند باندهای مافیایی با نفوذ به نظام آموزشی و ایجاد روابط پنهانی با مدارس و معلمان، به نوعی انحصار در بازار ایجاد کرده اند؛ این انحصار نه تنها مانع رقابت سالم در این صنعت شده، بلکه کیفیت محتوا را نیز پایین آورده است. در نتیجه، نظام آموزشی که باید بر پایه ارتقای دانش و خلاقیت باشد، به یک میدان تجارت تبدیل شده که در آن معیار اصلی، سودآوری و کسب درآمد بیشتر است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند این محصولات با ایجاد وابستگی دانش آموزان به آن ها، تفکر خلاقانه و مستقل را در دانش آموزان از بین می برد؛ به گونه ای که رضوان حکیم زاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش، کتاب های آموزشی را مانند کپسولی می داند که به دانش آموز داده می شود و ممکن است حافظه آن ها را کمی تقویت کند، ولی فرصت یادگیری بسیاری از مهارت های دیگر مانند با هم رشد کردن، مهارت یادگیری، کنجکاوی و حل مسئله را از آن ها می گیرد.
وی معتقد است: کلاس های متعدد و پشت سر هم فرصت کودکی را از دانش آموزان می گیرد و ممکن است آن ها در آینده افراد موفقی در زمینه تحصیل شوند، اما افراد شادی نخواهند بود.

سناریو فروش آموزش
رئیس پیشین کمیسیون ملی آیسسکو نیز با اشاره به اینکه کشیدن پای کتاب های کمک آموزشی و اجبار دانش آموزان، به خصوص ابتدایی ها به استفاده از این کتاب ها هم غیرقانونی و هم خلاف توسعه عدالت آموزشی است، می گوید: سناریویی که پشت این موضوع است اصلاً بحث آموزش را دنبال نمی کند، بلکه متأسفانه پشت این کار یک نوع معامله و تجارت، سناریو آموزش طبقاتی و فروش آموزش است.
سحر بیات در گفت وگو با قدس می افزاید: تکلیف آموزش در جمهوری اسلامی ایران مشخص است و براساس یک نظام متمرکز کتاب های درسی تدوین می شود، معلم آموزش می بیند و تدریس در کلاس اتفاق می افتد و یاددهی و یادگیری هم مبنایش همان کتاب های درسی و مواد آموزشی است که به صورت رسمی در کشور وجود دارد.
وی ادامه می دهد: برخی مدارس با زد و بند با شرکت های کتاب سازی یا کتاب نویسی یا مؤسسات خصوصی و گرفتن سهمی از این مؤسسات اجازه می دهند چنین اتفاقی بیفتد و این مؤسسات وارد مدرسه ها شوند و کتاب هایشان را به زور به دانش آموزان بفروشند.
این کارشناس تعلیم و تربیت به آسیب فروش آموزش در قالب کتاب های کمک درسی اشاره می کند و می گوید: ما براساس سند تحول قرار بود انسان های کارآمد با مهارت و بسیاری مشخصات دیگر تربیت کنیم، قرار نبود دانش آموزان را  دانش آموزان تستی بار بیاوریم.

آموزش تست زنی به کلاس چهارم ابتدایی!
رئیس پیشین کمیسیون ملی آیسسکو با گلایه از اینکه الان از کلاس چهارم ابتدایی، تست زدن برای آزمون ها و ورود به مدارس مختلف در برخی مدارس غیردولتی آموزش داده می شود، ادامه می دهد: استفاده از این شیوه آموزشی و آزمون ها و کتاب های کمک درسی در فرایند یاددهی و یادگیری دانش آموزان در پایه ابتدایی اختلال ایجاد می کند و موجب رواج حفظ کردن به جای یادگیری و در نتیجه، کاهش خلاقیت دانش آموزان می شود.
بیات با انتقاد از اینکه افراد بی تخصص و آدم هایی که واقعاً سواد آموزشی و تخصصی ندارند در رأس سیاست گذاری قرار می گیرند، می افزاید: پرسشی که مطرح می شود این است چرا آموزش و پرورش جداست درحالی که خروجی آموزش، پرورش و تربیت است.
 این دو با هم اتفاق می افتند، یعنی درواقع تربیت و پرورش زاییده آموزش است؛ اینکه آموزش را جدا ببینیم و در ساحت های تربیتی بگنجانیم و برنامه آن را هرطور بخواهیم بچینیم که آخرش هم منجر به هیچ گونه تربیتی نمی شود، یک اتفاق نامبارک و یک بدعت خطرناک در نظام تعلیم و تربیت کشور خواهد بود.
این کارشناس تعلیم و تربیت با بیان اینکه ما قرار است براساس اسناد بالادستی، انسان هایی با ویژگی های خاص تربیت کنیم که در هیچ کدام از آن اسناد تست زدن جزو ویژگی ها نیست، می گوید: بنابراین وقتی چنین کاری منجر به تربیت انسانی با شرایطی که در اسناد بالادستی داریم نمی شود پس هیچ فایده ای برای جامعه و تعلیم و تربیت و دانش آموز ندارد.

نظام فشل تعلیم و تربیت معلم
بیات با گلایه از شیوه و نظام تعلیم و تربیت معلمان در سال های اخیر عنوان می کند: برخی معلمان به خصوص در سال های اخیر اشراف چندانی به تدریس در کلاس درس ندارند، وقتی یک نظام فشل دارید که توسعه حرفه ای معلمانش کلاً خوابیده، هیچ اتفاقی نمی افتد. معلم کجا باید آموزش ببیند؟ چگونه باید آموزش ببیند؟ چه کسی قرار است معلمان را ارزیابی کند؛ به نظر من در چنین شرایطی نباید از معلم توقع چندانی داشته باشیم، باید از نظام سیاست گذاری گلایه داشته باشیم که چنین شرایطی را فراهم نکرده که یک معلم مؤثر، اثرگذار و کارآمد در کلاس درس داشته باشیم.
وی می افزاید: خب طبیعتاً وقتی این اتفاق نمی افتد معلمان براساس سلیقه و هرطور که می خواهند تصمیم می گیرند و سعی می کنند خلأهای مهارتی خود را با کتاب های کمک درسی پر کنند.
رئیس پیشین کمیسیون ملی آیسسکو یکی از انتقادهای اساسی به کتاب های کمک درسی را در این می داند که آن ها به مرور زمان جایگزین کتاب های درسی رسمی می شوند و ادامه می دهد: معلمان و حتی والدین با این باور که محتوای کتاب های درسی رسمی کافی نیست، به کتاب های کمک درسی رو می آورند و در بسیاری از موارد، تمرکز اصلی آموزش به این کتاب ها منتقل می شود، این موضوع موجب می شود نقش و اهمیت کتاب های درسی رسمی به مرور کاهش یابد. این روند می تواند نظام آموزش رسمی کشور را تضعیف کند و سبب شود استانداردهای آموزشی مورد نظر وزارت آموزش و پرورش نادیده گرفته شود.
وی با تأکید بر ضرورت عدالت در آموزش می گوید: سیستم و حکومت باید فرصت های برابر برای همه دانش آموزان فراهم کند؛ تا زمانی که هر کسی پولدار است می تواند به مدرسه بهتر برود و هر کسی پول ندارد در مدرسه دولتی می ماند، این بی عدالتی در آموزش وجود دارد و در نتیجه نظام تعلیم و تربیت در دست مافیای آموزش خصوصی و توزیع کنندگان  و ناشران کتاب های کمک درسی، تست و... قرار می گیرد. 

ابزار کمکی یا بار اضافی
یک کارشناس آموزشی هم ورود کتاب های کمک درسی و کمک آموزشی به مدارس به خصوص ابتدایی را یکی از چالش های پیش روی دانش آموزان و حتی خانواده ها می داند و می گوید: این کتاب ها در ابتدا به عنوان یک ابزار کمکی برای بهبود کیفیت آموزش مطرح بودند؛ اما به مرور زمان تبدیل به یک بار اضافی و غیرضروری برای دانش آموزان و خانواده ها شدند که علاوه بر ایجاد فشار روانی و مالی، فرایند یادگیری طبیعی را مختل کرده اند.
نرگس کارگری با تأکید بر اینکه یکی از مهم ترین مشکلات کتاب های کمک درسی، افزایش حجم مطالبی است که دانش آموزان باید یاد بگیرند، ادامه می دهد: دانش آموزان ابتدایی هنوز درحال شکل گیری شخصیت، عادت ها و سبک های یادگیری خود هستند و نیاز به یادگیری از طریق بازی و تجربه های عملی دارند؛ اما کتاب های کمک آموزشی و وارد کردن آن ها به دنیای تست، آزمون و... با ارائه تمرین های بیشتر و پیچیده تر از آنچه در کتاب های درسی رسمی آمده، فشار دوچندانی بر دوش دانش آموزان قرار می دهد.
وی با تأکید بر اینکه یادگیری در سنین پایین باید با علاقه و انگیزه درونی همراه باشد و هرگونه فشار بیش از حد می تواند تأثیرات منفی بلندمدتی بر روند تحصیلی و حتی رشد روانی کودک داشته باشد، می افزاید: این موضوع می تواند منجر به استرس و خستگی در دانش آموزان شود و از طرفی این بار اضافی ممکن است انگیزه های طبیعی دانش آموزان را برای یادگیری کاهش دهد و آن ها را به آموزش بی علاقه کند. 
این معلم با بیان اینکه در بسیاری از موارد، کتاب های کمک آموزشی با قیمت های بالا عرضه می شوند، اظهار می کند: متأسفانه این مسئله فشار اقتصادی زیادی به خانواده ها وارد می کند، این درحالی است که بسیاری از خانواده ها به امید ارتقای سطح تحصیلی فرزندانشان این کتاب ها را تهیه می کنند، اما کم کم متوجه می شوند بخش زیادی از این هزینه ها نه تنها تأثیری بر سطح کیفی آموزشی فرزندانشان ندارد، بلکه به یک الزام غیرضروری تبدیل شده است.
کارگری با تأکید بر اینکه کتاب های کمک آموزشی و کلاس های فوق برنامه به خصوص در پایه هایی که قرار است دانش آموز سال آینده به یک مقطع دیگر آموزشی مثل ششم به هفتم وارد شود، بیشتر از سوی معلم و خانواده ها استفاده می شود، می گوید: مافیای کنکور و طراحان و ناشران کتاب های کمک آموزشی هم با علم به این موضوع با تبلیغات گسترده در مدارس و تلویزیون، خانواده ها را تشویق می کنند برای موفقیت فرزندانشان این کتاب ها را تهیه کنند.

رقابت ناسالم و بی نتیجه
وی با بیان اینکه شبکه های اقتصادی و مافیایی از طریق تبلیغات گسترده و ایجاد فضای رقابتی ناسالم در میان دانش آموزان و خانواده ها، به کسب درآمد از این حوزه می پردازند، می گوید: مافیای کتاب های کمک درسی از فشارهای تحصیلی و نگرانی های خانواده ها سوءاستفاده می کند و موجب می شود بسیاری از خانواده ها حتی با وجود مشکلات مالی، مجبور به تهیه این کتاب ها شوند؛ این فرایند به جای ارتقای کیفیت آموزش، به نوعی رقابت ناسالم و بی نتیجه منجر می شود.
این کارشناس آموزشی با گلایه از اینکه در بسیاری از موارد خانواده ها تحت تأثیر تبلیغات گسترده فضای مجازی و شبکه های مختلف سیما با فشار به مدارس، معلمان و مدیران را مجبور به معرفی کتاب کار و یا کمک درسی به دانش آموزان می کنند، ادامه می دهد: مدارس ما هم متأسفانه خانواده محور شده اند و معلم وقتی می بیند واقعاً تحت فشار است، با معرفی یک کاربرگ یا یک کتاب خودش را راحت می کند؛ از طرفی بسیاری از انتشاراتی ها، نمونه سؤال طراحی کرده اند، کتاب کار و انواع و اقسام کتاب ها در هر درسی با عنوان جامع و غیرجامع ارائه کرده اند و... که عملاً در مدارس ابتدایی به یکی از ملزومات تدریس تبدیل شده است.
کارگری می افزاید: متأسفانه خلاقیت هم در بسیاری از معلمان وجود ندارد و معلم حتی خلاقیت ندارد نمونه سؤال جدید طرح کند؛ همان کاربرگ ها و نمونه سؤالات را از روی همان کتاب کمک آموزشی کپی کرده و برای دانش آموزان می فرستد یا از آن در امتحان استفاده می کند.   
وی به مدارسی اشاره می کند که از حالت سنتی و عادی خارج شده اند و می خواهند خیلی به روز باشند و می افزاید: حجم کتاب های درسی و غیردرسی در کنار کلاس هایی مثل ورزشی، موسیقی، زبان، کامپیوتر و... در این مدارس آن قدر بالاست که دانش آموز فقط خستگی اش را سرکلاس می آورد و فقط منتظر است به او چیزی بگویند که انجام دهد و هیچ خبری از خلاقیت و تفکر نیست، یعنی جایی برای خلاقیت و رشد بچه باقی نمی ماند.

انتهای پیام

نظرات

captcha